چشمی و صد نم، جانی و صد آه
چشمی و صد نم، جانی و صد آه
ای
وای! معدۀ همایونی ما امروز غار غار شد و تشنگی چنان مستولی گردیده که
نمیدانم این دو ساعت دیگر را لشکر صبر مقاومت تواند کرد یا نه.
خدایا! با این همه شکنجه و زحمت و صبر و طاقتم اگر حور یا غلمانی را نصیبم نکنی، از ما و تو خلاص