چشمی و صد نم، جانی و صد آه
چشمی و صد نم، جانی و صد آه
میدانِ
تحریر، گوشۀ دیگری از تاریخ متفاوت مصر را تحریر کرد و دومین "م" قدرت را
از پای در آورد. من هر چه می نگرم میانِ این دو "م" مُرسی و مبارک تفاوت
زیادی نمییابم. هر دو محکم به آن کرسیِ زرینی چسپیده بودند که شاهدِ
هزاران فرعون بوده است و به فراوانی شاهد خونریزی.
میدانِ تحریر تبدیل
شده به میدانِ مشق و تمرینِ آزادی خواهی و گریز از قدرت طلبی و قلدری. این
بار اعتراض چندین ملیونی مردم و دخالت ارتش حاکمِ زورگو را برکنار ساخت.
خیلی ها آن را کودتای ارتش نامیده اند و برای من نیز مایۀ تعجب و شگفتی شده
است این کودتایی! که ملیون ها تن از آن حمایت می کنند