هذیان های انترنتی

چشمی و صد نم، جانی و صد آه

هذیان های انترنتی

چشمی و صد نم، جانی و صد آه

چارشنبۀ سوری


چه‌قدر کَیف‌ناک است که آدم ده کابل باشه و برود با رفیقا چارشنبۀ آخر سال یا همو چارشنبۀ سوری معروف خودِ ما ره جشن بگیره، رقص و پای‌کوبی بکنه، شعر بشنود، خلیل یوسفی با او صدای فوق‌العاده و گیتارِ وحشت‌ناکش آهنگِ "نام ترا کس به خاطر نداشت / یادت بخیر ای خراسانِ من". ره بخوانه و تمامِ جمع با او یک‌جا فریاد بزنن ای آهنگ ره و به پا بخیزن، بعدش هم به رسم و رواج بابه و بابه‌کلانای خود آتش بیفروزن و " اَلاوپَرَک " بکنن و جشنِ بزرگ و خجستۀ نوروز ره تجلیل کنند.
دلِ آدم از خوشی باغ باغ می‌شه وقتی که ببینه جوان‌های هم‌سن و سالش دغده‌های او ره دارن و مثلِ خودش شدیداً عاشق زبان فارسی و رسم و رواج های باستانی ای مُلک هستن.
هنوز به سده و مهرگان قرض‌دار استیم ولا.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد