بهروز نام دارم و 23 سال پیش طبیعت، تُفم کرد. از همان روز نخستین تا امروز سرگردان و ولگردم.
شماهایی که به این وبلاگ سر میزنید و خط خطیهایم را میخوانید.
سپاسگزار تانم.
ادامه...
وقتیکه
میبینی یکی می آید و بدون هیچگونه خشونتی، دعوایی، چوبکارییی حرفش را
میزند حرفی و عملی که نه در آن فحشی است و نه بدزبانییی و این
خوشایندترین است برای من و همه مان. در بیبیسیِ فارسی میگردم به
دنبالِ گپِ نوی، گپ های نوی که چشمم افتاد به عکس هایی از هرات، مردمی که
در اعتراض به کارکردهای شهرداری دست به اعتراض مدنی زده اند. هرات بعد از
بامیان دومین شهری است که مردم به جای اینکه سنگ در مشت داشته باشند و شیشه
ها را شکنند. ماهی های کوچکِ سرخ، دو سه دانه کچالو و نهالک های سرو در
دست دارند. این نمادین ترین و خوشایند ترین اعتراض است و مبارک باد بر شهری که مردمانش بدینگونه اعتراض می کنند.
چالههای خیابانهای شهر را پر از آب و ماهی میکنند تا با رشد ماهیان به
درامد کشور کمک کرده باشند. کچالو و ناجو می کارند و این را نیک میدانند.
تا زمانی که شهرداری هرات به خود بجنبد کچالوها حاصل خواهند داد، ماهی های
کوچکِ سرخ تخم و چوچه خواهند کرد و کودکان مدرسهیی می توانند در زیر
درختانِ ناجو بنشینند و کارخانهگی های خود را بنویسند.
بهروز خاوری
سهشنبه 1 اسفندماه سال 1391 ساعت 09:33 ب.ظ